تاریخ آخرین به روزرسانی این مقاله: آذر ۴ام, ۱۳۹۴
تفکر تداعى گرا
به طور کلی میتوان تفکر را به ۲ نوع استدلالی و تداعى گرا تقسیم کرد. نظامهای آموزشی بر تقویت تفکر استدلالی تاکید دارند ولی شواهد هر روز بر لزوم تربیت تفکر تداعى گرا بیشتر میشود.
این نوع تفکر از ارتباط دادن موضوعات به ظاهر بی ربط به هم حاصل میشود، ممکن است در نگاه اولیه دو موضوع خیلی دور از هم به نظر برسند ولی ارتباطشان به هم میتواند فکر یا محصولی خلاقانه تولید کند.
ایدههای ناشی از این نوع تفکر ممکن است به هنگام قدم زدن، انجام کاری فیزیکی، به هنگام به خواب رفتن، در انجام فعالیتهایی که برای مدتی حواس را از افکار معمول پرت میکنند، خواندن مطالب غیر مرتبط با تحقیق اصلی، صحبت کردن با صاحب نظران رشتههای دیگر یا در مرحلهای از خواب به نام خواب با حرکات سریع چشم به ذهن خطور کند.
داروین در نزدیکی خانه اش مسیری داشته است که نام آنرا “مسیر فکر کردن” گذاشته بود و هر روز ۲ بار برای تقویت افکارش و یافتن ایدههای خلاقانه تر در آن مسیر قدم میزد.
برترین کشفیاتی که در دهه های اخیر انجام شده است از یک ارتباط غیرمعمول بین دو رشته یا زمینهٔ علمی ناشی شده است.
مشکل اصلی این است که هر چه قدر دو موضوع دورتر از هم باشند احتمال اینکه کسی آنها را به هم ربط دهد کمتر خواهد بود. جمله ای فوقالعاده هست از برندهٔ جایزهٔ نوبل اقتصاد Kenneth Arrow که: “اگر در مسیر خلاقیت فکری و علمی در دو سوم از زمان صرف شده به مسیر اشتباه نمی روید، کارتان را “خیلی خوب” انجام نمیدهید، با این کار خودتان را بهتر کشف میکنید، نه فقط به خاطر اینکه این کار لذت بخش تر است، بلکه به خاطر اینکه این کار کمک میکند تا یاد بگیرید.”
در واقع ورود به مسیرهای اشتباه فکری و علمی این امکان را فراهم میسازد که ارتباطات علمی یا فکری ای را پیدا کنیم که خارج از مرزهای تفکرات و تصورات مرسوم است.
هر چه قدر معلومات وسیعتری داشته باشیم، امکان رسیدن به ایدههای خلاقانه با تفکر تداعی گرا بیشتر خواهد بود.
برای یاد گرفتن مطالبی که از شغل اصلیمان دور است و سرگردانمان میکنند، وقت بگذاریم؛ پیشرفتهای غیر منتظره علمی و فکری توسط افرادی اینچنین سرگردان ایجاد شده اند!
مقالاتی جهت مطالعه بیشتر در این زمینه:
Atypical Combinations and Scientific Impact
Inspired by Distraction, Mind Wandering Facilitates Creative Incubation
REM, not incubation, improves creativity by priming associative networks
در اینکه گستردگی اطلاعات کمک به خلاقیت و رشد فردی و اجتماعی می کند تردید ندارم ولی در اینکه کسی دو سوم تفکرش را در راهی غیر مرتبط بگذارد تا ومفق شود کمی مردد هستم. بنظرم اینطور صحیحتر می آید که بگوییم : از تفکر ضروری کارمان کم نکنیم ولی از زمانهای بیهوده ی خود برای گستردگی اطلاعات پراکنده استفاده کنیم و مطمئن باشیم این نوع اطلاعات روزی به درد رشته اصلی مان نیز خواهد خورد.
kamelan sahih mifarmayin khanoum dr. albatteh nazare ishoun be nazaram in boudeh ke ideaha bayad be ghadri nou va khalaghaneh bashan ke be khatere tajrobeh va ettelate kame bashar dar oun zamineh, dar 2/3 az mavared bebinin rahe residan oun nist, dar vaghe har che ghadr khalaghiat bishtar basheh zaribe khata ham bishatar misheh, be khatere kamboude tajrobeh va danesh dar oun zamineh.
سلام دکتر صفری
وبلاگ جالبی برای اطلاع رسانی در زمینه علوم اعصاب آنهم به زبان فارسی که جوان ها ی خودمونو بیشتر علاقمند کرده تا در مورد نوروساینس بد ونند. اما میخواستم شما رو با سایتی آشنا کنم که امسال تابستان در کنگره بیستم ISDN و پنجمین کنگره آن در مونترال شرکت کردم و با خودم گفتم ایکاش ما هم از دانستن این علم یک روزی اینجوری فکر میکردیم ! لطفا یک سری به این سایت بزنین و با هدف های آن آشنا بشین و اگر ممکنه نظرتون رو بگین:
NeuroDevNet canada
سلام خانم دکتر بهزادی، استاد عزیز و گرانقدر
سپاس از لطفتان برای گذاشتن کامنت. بسیار ایدهٔ جالبی هست، این مورد را اولین بار است که میبینم ولی موارد مشابهی را سال پیش پیدا کردم، بنده قریب به یک سال هست که به ایجاد چنین مجموعهای فکر میکنم. انشا االله بعد از برگشت به ایران تصمیم دارم چنین کاری را با کمک اساتیدی چون شما و دوستان در ایران انجام بدهیم.
امیدوارم وحتما وقتی فکرش رو داشته باشیم ابتکار انجامش هم با وجود افراد توانمندی مثل شما پیش میاد. با آرزوی موفقیت
امیدوارم دکتر صفری حتما وقتی فکرش رو داشته باشیم با کمک افراد توانایی مثل شما انجام خواهد شد. با آرزوی موفقیت
سلام. خیلی ممنون از مطالب مفیدتون. در راستای مطلبی که شما آورده اید من هم می خوام این ویدیو معروف Sir Ken Robinson معرفی کنم دیدنش خالی از لطف نیست.
https://www.ted.com/speakers/sir_ken_robinson
merci, ishalla upload mikonam ba zir nevise farsi rouye aparat
besyar mamnounam ishallah upload mikonam roye aparat.
دکتر صفری گرامی سلام
شاید سوال بنده ربطی به موضوع مطرح شده در این بخش نداشته باشد. اما قطعاً پاسخ شما میتواند برای بنده بسیار مفید باشد.
در مقالات مربوط به زبانشناسی و البته واژهشناسی به روشهایی از قبیل priming, masked priming و sandwich priming اشاره میشود، بنده توانستم تا حدودی در باره روش priming اطلاعاتی کسب کنم، اما در مورد دو روش دیگر، از مطالعه مقالات نتوانستم با این روشها آشنایی پیدا کنم. آیا شما میتوانید منبعی به بنده معرفی کنید یا به صورت خلاصه در مورد این دو روش توضیح دهید؟
ممنونم.
salam
mamnoun az payametan. in maghalat dar in zamineh hastan:
Forster, K.I., & Davis, C. (1984). Repetition priming and frequency attenuation in lexical access. Journal of Experimental Psychology: Learning, Memory, and Cognition, 10, 680-698.
Forster, K.I., & Davis, C. (1991). The density constraint on form-priming in the naming task: Interference effects from a masked prime. Journal of Memory and Language, 30, 1-25.
Forster, K.I., Davis, C., Schoknecht, C., & Carter, R. (1987). Masked priming with graphemically related forms: Repetition or partial activation? Quarterly Journal of Experimental Psychology, 39, 211-251
demo az in ravesh ha ro inja bebinin:
http://www.u.arizona.edu/~kforster/priming/masked_priming_demo.htm
Dr. safari gerami
babate pasokhe besyar mofid va albate sari shoma bi nahayat sepas gozaram.
lotf bozorgi farmudin.